تلخون
تو نخوابیده بودی,مرده بودی.میشنوی؟مرده بودی ......سال است که غمت را می پرورم
آنقدر نداشتن براي فروختن تن خويش ,جرم است.بله البته,خوب بالاخره
(!!!!!!!!)آنقدر داشتن براي خريدن تن ديگري جرم نيست
!!!!پ.ن:سگ خورد,جرمه.اما خوب ديده نميشه لامصب
چيزي مدتهاي مدتهاي مدتهاست تو ذهن منه و تو مسائل روزمره هم كه بهش بر ميخورم خيلي دقيق ميشم.دقت كردين تاحالا كه وقتي طرف دعواي كسي زن است,مستقيما زنانگي او مورد هجوم قرار ميگيره؟نمونه ش فحشاي ناموسي و القابيه كه زن رو از نظر اخلاقي زير سوال ميبره.مثلا واژه اي مثل دائم الخمر,دزد,زيرآب زن و .......كمتر به عنوان ناسزايي كه كسي رو باهاش خطاب كنن به كار ميره ولي فحشايي كه به زن داده ميشه از قبيل سليطه و پتياره و .... و .......مثل نقل و نباته.خصوصا كسايي مثل من كه تو كوچه و خيابون و اينور اونور يكي به دويي دارن و يه وقتايي صداشون در مياد فحش خور ملسي از اين نظر دارن.مثلا وقتي به مزاحمت يه مردي اعتراض كني و كار بگيره بالا و به جيغ و داد برسه مرد كه نگاه ها رو (اشتباه نكنين,نگاه ها ي سرزنشگر نه, قبلا بحثشو كردم)متوجه خودش ميبينه در نود درصد موارد برخوردش همونيه كه حتما هزاران بار ديدين:چي ميگي جن**؟؟؟.....اين كلمه عين داغ ننگه كه به پيشوني زن خورده و وراي اينكه آيا به حق به كار رفته يا نه مثل لجن چسبنده اي اونو در بر ميگيره....اين روش خيلي دلايل ميتونه داشته باشه:خورد كردن زن و متوقف كردن جار و جنجالش,مبرا كردن خود با نشانه گرفتن طرف مقابل اون هم با اتهام نابخشودني چون انگ اخلاقي, و و و ....يكي هم بيش از پيش عصباني كردن و آزردن طرفه.مرد مهاجم (در هر موردي) با فاحشه خطاب كردن زن طرف صحبتش,تلاش ميكنه روي پاشنه آشيل جامعه در مورد فحشا (كه فقط زن رو متهم ميكنه) فشار بياره و از اين طريق نگاه عمومي رو اگر نه به نفع خودش حداقل به سمت بيتفاوتي بكشونه و از طرفي هم زن بزرگ شده در همين فرهنگ هم به اين اتهام از بقيه بد و بيراه ها حساس تره.يعني اين حرفو به عنوان همون احمق و بيشعورو ....حساب نميكنه.يه جورايي اينو توهين فرا تر از اين حرفا حساب ميكنن.يعني مطابق معمول از شرم,انفعال و ...زنان ,جامعه مرد سالار بر عليه خودشون استفاده ميكنه.همچنين بدترين توهيني كه ميشه به يه مرد كرد توهين كردن به زنان به اصطلاح ناموسشه يعني مردا همديگه رو به وسيله مادر و خواهرشون ميكوبن.بارها و بارها و بارها شده كه براي رد كردن دستهاي كثيفي كه هميشه و همه جا به سمت آدم درازه ,يا جايي كه حقم فقط به خاطر جنس دوم حساب شدن لگدمال ميشده ,صدامو بردم بالا روسپي خطاب شدم و از گفتن اين مطلب ابا ندارم و حس ميكنم اين توهين برميگرده به بيماري ذهن طرف مقابل من و لزومي نداره من احساس شرم و گناه كنم.اين يه سلاح براي خفه كردن صداي آدمه.چرا اگه به نرينه بيخاصيتي كه ميخواد به حقم تجاوز كنه نه نگم و اعتراض نكنم بحثي تو نجابتم نيست؟ ولي اگه............................ترجيح دادم ننويسم.تا همينجاش هم ميدونم ادبيات جالبي نيست ولي چيزي توش بود كه تا حالا خودتون نشنيده باشين؟؟؟
نميدونم چرا با اينكه اينقدر نوشتنو دوست دارم دير به دير ميام كه آپ كنم.امروز كه اومدم اين لوگوها رو اضافه كنم يه لحظه از زور پيسي خنده م گرفت.گل و بلبله ديگه...............................مراسمي كه براي بزرگداشت قمر گرفته شده بود با همكاري مركز فرهنگي زنان و يكي از اعضا,در يك كلمه عالي بود.صداي همه رو ضبط كردم و مخصوصا قسمت همخواني مرغ سحر رو امروز صد دفه گوش دادم.ترجيح دادم گزارش ننويسم.رو تريبون شرح مفصلي هست.چند قسمت براي من به ياد ماندني بود.سيمين بهبهاني و اينكه گفت ۲۲ خرداد جلو دانشگاه از بهترين خاطراتش بوده(همچنين براي من)همخواني بينظير زنان كه مو به تنم سيخ كرد و آوازهاي محلي پروين بهمني به تركي قشقايي....البته مدتها بود كه نوشين احمدي رو نديده بودم و باهاش از نزديك حرف نزده بودم.به نيكا گفتم خداييش دوستاي مامانم بيشتر از دوستاي خودم تحويلم ميگيرن....................................كلي هم خنديديم و جاي همه رو خالي كرديم خودمونو خجالت داديم
به ادامه حبس گنجي و تمامي زنداني سياسي و عقيدتي با هر عقيده و مرامي كه هستن معترضم و اميدوارم گنجي اعتصابش رو بشكنه و زنده بمونه.امشب صداي آمريكا مصاحبه همسرش رو پخش ميكرد.اون هم با گريه همينو ميخواست