تلخون
تو نخوابیده بودی,مرده بودی.میشنوی؟مرده بودی ......سال است که غمت را می پرورم
بگوییم : نه!!!
تو پست قبلی راجع به مزاحمت خیابونی حرف زدیم.اول یه چیزی بگم:شاید نگاه من یه کم بدبینانه بوده.اینو چند نفر بهم گفتن.اولآ من وقتی میگم مثلآ یه برخوردی میشه منظورم صد در صد افراد نیستن.وقتی میگم "مرد اعمال کننده خشونت"منظورم این نیست که همه مردها خشنن یا از بغل هر مردی رد بشی یه چیزی به آدم میگه.واژه مرد برای اون به کار میره که معمولآ فردی که این نوع از خشونت جنسی رو اعمال میکنه مرده.حالا من کاری ندارم که یعضی از دوستان زنی رو هم میشناسن که به دخترا تنه میزنه یا اصرار داره که خانوما رو با ماشینش برسونه!!!!ضمنآ نگاه تاثیر گذار از طرف جامعه اون نگاه اکثریته.اونه که افراد رو وادار به هماهنگی یا هنجار شکنی میکنه.حالا چه درست باشه چه غلط. پس اگه بگیم قربانی خشونت در جامعه متهم به پا گذاشتن روی عرف میشه منظور اکثریت قریب به اتفاقه.یکی هم در اومده اون وسط به من میگه این بحثای"چیپ"چیه تو وبلاگت میکنی؟!راجع به مشکلات ریشه ای بحث کن.جالب اینکه این بابا دختره.والا از قدیم میگن:یه وقتی پیف پیف کن که خودت تا خرخره.............آره .بگذریم.بعضیا هم اینطوری حال میکنن.دوباره بحث شکم گشنه و کالای لوکس میاد وسط که بد جوری هم دامنگیر مسائل زنانه و اتفاقآ بحث خوبی هم هست که بعدآ بهش میپردازیم.خوب کجا بودیم؟آهان.قرار بود راجع به روشهای برخورد صحبت کنیم. اول از همه اینکه من به طور مطلق نمیگم باید جوابی به این مزاحمت ها خصوصآ مزاحمت های لفظی داد و این بستگی به شرایط و روحیه خود فرد داره.بعضیا اگه بخوان بحث کنن بد تر اعصابشون خورد میشه. بعضیا هم اینطوری آروم تر میشن.چیزی که این وسط مهمه اینه که این کار درست انجام بشه.گاهی دیدم بعضی دخترا جواب دادنشون در حد یه کل کل بچگانه ست یا بیشتر گپ زدن با طرفه.اگه میخوایم یه مزاحمو دک کنیم برخوردمون باید فقط یه چیزو نشون بده:گم شو!!نه اینکه هی دهن به دهن یارو بذاریم و قضیه کش پیدا کنه.از همه مهمتر مزاحمتهای فیزیکیه.من با کوتاه اومدن در این رابطه مخالفم.اگه از چیزی تو خیابون ناراحتی,اگه نشستن در جایی عمومی آزارت میده,میتونی با صدای بلند اعلام کنی.آره من گفتم خیلیا میگن دندش نرم اله نمیکرد و بله نمیپوشید.ولی اینا مهم نیست.بذار بگن.اجازه نده بعضی عرفهای غلط اجتماعی,عرف که چه عرض کنم,قید و بند های دست ساخته مرد سالار(حالا باز فردا یکی میذار تو کاسه م که به عرف توهین کردی...گفتم بعضیاشون)شرافت انسانیتو لجن مال کنه.صدای درونتو خفه نکن.تو تاکسی ,تو صف ,هر جا که بودی حرفتو بزن.میتونی با صدای بلند به یکی بگی دست کشیفشو یا تن لششو جمع کنه.اگه فایده نداشت فریاد بزن.عیب نداره اگه مسافرای بغل دستی وجلویی برگشتن نگاهت کردن,عیب نداره اگه رهگذرا پوزخند زدن و رد شدن.عیب نداره اگه حتی یکی از نزدیکان همراهت با حرص گفت:د خوب اون روسری صاب مرده رو بکش جلو....تقصیرروسری نیست.تقصیر تو نیست.اصلآ تقصیر تو نیست.این روش ر وهم امتحان کن.منم مثل همه شده که هیچی نگم.شده که خفه خون بگیرم و رد شم و بعدش بغض خفه م کنه.ویل اینی که گفتم رو هم امتخان کردم.اون موقع هم از خجالت یه خروار آدم که زل زدن بهم و پچ پچ کردن بغض کردم ولی بعد فکر کردم این دیگه بدبختی اوناست.بعدش احساس خوبی داشتم.به مراتب بهتراز اون موقع که چیزی نمیگفتم.این کار وامتحان کن.ترست میریزه.بعدشم کی میتونه یه قانون غلطو عوض کنه؟خود ماها پس منتظر کسی نباش.برای خودت,خودت قدم برار.فکر هم نکن که خانومی به سکوت و ترگل ورگل موندنه.وقتی خودت احساس کنی خورد شدی فایده نداره .قضاوت ديگران چي باشه .اون احساس تحقير دروني از همه چي بدتره. ببينين منظور من قرشمال بازي و جيغ ويغ الكي نيست.خيلي متين هم ميشه اعتراض كرد.حتي الامكان خود من سعي ميكنم درگيري فيزيكي پيدا نكنم.معمولآ جواب نميده ووضعو بدتر ميكنه.خلاصه اينكه از خودمون و آزادي تنمون دفاع كنيم.نذاريم ما رو به فاز پنهان خشونت هل بدن.اين كاريه كه فعلآ ازمون بر مياد.تا بعد.........................خيلي دير شده .تقريبا همه ديگه يه جايي ديدن ولي خوب....معتقدم اوني رو كه از دستم بر مياد بايد انجام بدم:)در مورد اكبر گنجي اظهار نظري نميكنم.هيچ انساني نبايد به دليل ابراز عقايدش زنداني شود.چه موافق من و تو,چه مخالف
Human Rights
هر چند بار كه ميتونين كليك كنين
كرمهاي درختي!!!!
چند روز نبودم.دنبال صد تا کار سگ دو میزدم.اینم یکی دیگه از مطالب قبلی.
چند وقت پیش حرف مزاحمت خیابونی بود.اینکه باید بر خورد کرد ,جواب داد یا نه و چرا.بعضیا میگن نه به دلایل مختلف:فایده نداره ,طرفو جری تر میکنه,اینکه با هر بیسروپایی نباید دهن به دهن گذاشت یا اگه برگرده یه چیز بدتر بگه چی کار میکنی؟تا کجا میخوای پیش بری؟ (اين آخري مخصوصآ نظر تيلدا و يه سري ديگه بود كه آدم نبايد خودشو به لجن بكشه).موافقا هم دلايل خودشونو داشتن كه نصف اين بد بختي مال ساكت موندنه,از بس هيچي نگفتيم هر كس و نا كسي به خودش اجازه ميده .... و گرنه قبلآ وضغ به اين بدي هم نبودو قس علي هذه.قبل از اينكه نظرمو بگم يه سري توضيحات هست كه بهتره بدم.اولآ مزاحمت خيابوني چي چي هست؟مزاحمت خياباني عبارته از هر رفتاري كه آزادي,امنيت خاطر,راحتي و حرمت افراد رو در اماكن عمومي,معابر و ....از بين ببره كه شامل مزاحمت لفظي,متلك پراني,فحاشي,لمس و تنه زدن و اين قبيل اعماله.از مصاديق بارز آزارهاي روحي رواني و جسميه و در يك كلمه جزئ خشونت جنسي به حساب مياد كه عليه زنان و دختران اعمال ميشه.زني كه قرباني اين شكل از خشونت ميشه(وراي برخورد جامعه كه مفصل راجع بهش ميگم)احساس ترس ,ناامني,بد بيني ونفرت و انزجار نسبت به مردان پيدا ميكنه,اعتماد به نفسش رو از دست ميده و كم كم كنج خونه رو به حضور در اجتماع ,براي پرهيزاز اين نوع برخوردها ترجيح ميده.حالا اگه جامعه به جاي حمايت گري نگاه انتقادي نسبت به خوداين فرد داشته باشه احساس گناه هم به اون قبليااضافه ميشه و چيزي كه توجه منو در اين مورد جلب ميكنه همينه: در بسياري از موارد تير ملامت قرباني رو نشونه ميره يعني با پاك كردن صورت مسئله كه مسئله مزاحمته,قرباني همون مقصر محسوب ميشه كه خودشو در "معرض" مزاحمت و توهين برادران عزيز قرار داده.بلافاصله رفتار,لباس,آرايش,لحن و صدا و ..... زير ذره بين قرار ميگيره تا دليلي منطقي!!! براي اين اتفاق تراشيده بشه.بنابراين فردي كه خشونت رو اعمال ميكنه ديده نميشه.از اين قانون به قانون "كرم از درخته"هم تعبير ميشه.(شادي صدر يه مطلب خوب در اين مورد داره كه شايد تو آرشيوش پيدا بشه)قانون كرم از درخته يكي از قوي ترين قوانين نانوشته و عرفيه كه تو مزاحمت خيابوني نقش عمده اي داره و كاهي حتي توسط خود زنان عليه همديگه استفاده ميشه.طبق اين قانون كسي كه مورد تعرض قرار ميگيرد لابد عيب و علتي دارد.وقتي به مزاحمي به طور علني اعتراضي ميشه سريع نگاهها به دنبال ايرادي مخصوصآ تو سر و ظاهر زن ميگردد."مانتو به اين تنگي پوشيده ميخواد هيچي بهش نگن؟..." "اون آرايشي كه اون كرده حتمآ دلش ميخواد..." "خودش يه چيزيش ميشه حالا شلوار پاچه بالا نپوشي ميميري؟!....".جالب اينكه خود زناني كه اين عبارات رو همپاي مردان به كار ميبرن حتماتجربه مشابه داشته ن و تو اون لحظه اصلآ فكر نميكردن سر و وضعشون چنين حقي رو براي يه لمپن ايجاد كنه.به اضافه اينكه با اين طرز فكر سوالات اصلي كه چرا فردي بايد به اين راحتي به حريم ديگري وارد شود؟يا چگونه ميشود جلوي اون رو گرفت؟به حاشيه رونده ميشه و مرد اعمال كننده خشونت در سايه قرار ميگيره.ديگه فراموش ميشه كه در دنيايي كه وادار كردن حتي يك فاحشه به ارتباط جنسي جرمه و همبستر شدن با همسر به زور تجاوز محسوب ميشه ,سايز مانتو و رنگ روژ لب دليل موجهي براي دستمالي كردن يه زن يا دختر جلوي ويترين يه مغازه نيست.فراموش ميشه كه هر فردي با هر سرو وضعي حتي اگه ما خوشمون نياد نبايد مورد خشونت جنسي قرار بگيره.به دليل اينجور قضاوت ها چرخه خشونت وارد فاز پنهان ميشه.يعني قرباني ترجيح ميده براي فرار از سرزنش اجتماعي اعتراضش رو علني نكنه."تيكه رو كه شنيديم ,خانوم خوبه هم بشيم؟" چرا فردي بايد به اين راحتي به حريم ديگري وارد شود؟يا چگونه ميشود جلوي اون رو گرفت؟به حاشيه رونده ميشه و مرد اعمال كننده خشونت در سايه قرار ميگيره.ديگه فراموش ميشه كه در دنيايي كه وادار كردن حتي يك فاحشه به ارتباط جنسي جرمه و همبستر شدن با همسر به زور تجاوز محسوب ميشه ,سايز مانتو و رنگ روژ لب دليل موجهي براي دستمالي كردن يه زن يا دختر جلوي ويترين يه مغازه نيست.فراموش ميشه كه هر فردي با هر سرو وضعي حتي اگه ما خوشمون نياد نبايد مورد خشونت جنسي قرار بگيره.به دليل اينجور قضاوت ها چرخه خشونت وارد فاز پنهان ميشه.يعني قرباني ترجيح ميده براي فرار از سرزنش اجتماعي اعتراضش رو علني نكنه."تيكه رو كه شنيديم ,خانوم خوبه هم بشيم؟"روز به روز از تعداد افرادي كه حاضرن تو صف يا تو تاكسي به يه مرد بگن دست كثيفشو كوتاه كنه كم ميشه . در واقع بسياري از زنان ترجيح ميدن علاوه بر توهيني كه متحمل شدن لااقل به كرم درختي تبديل نشن.اينجوريه كه كم كم جامعه نسبت به اين معضل بي تفاوت ميشه و خشونت نهادينه ميشه.خشونت گر به وضوح متوجه اين موضوع ميشه و روز به روز حيطه اعمال خشونت رو گسترش ميده و اين سيكل تداوم پيدا ميكنه..........................حالا راجع به شيوه هاي برخورد با اين برخوردها بعدا صحبت ميكنيم.


پ.ن:بعد از تموم شدن اين بحث ديگه نوبت ماهي سياه كوچولوي صمده.راستي فردا بازار ياري به نفع هنرستان بم هست .از عصري داريم در و ديوار ميكوبيم.خسته م .
چشم آقاي شاهرودي روشن!
آزارگر جنسي شهرک غرب با وجود 12 شاکي و تشکيل پرونده در 3 دادگاه تهران به اتهام تجاوز به کودکان 8 تا 16 ساله، تجاوز به
دختر خبرنگار، ضرب و جرح، و سرقت، با 10 ميليون وثيقه آزاد شد و در دادگاه نيز حضور نيافت!
مجتبي سميع نژاد، فقط و فقط به خاطر نوشتن عقايدش در وب لاگ با قرار 150 ميليون تومان، هم اکنون در زندان است و زنجير به پا به دادگاه برده مي شود!
آقاي شاهرودي! چشم شما روشن!
ف. م. سخن در این زمینه نوشته است
عاقلان را اشارتي كافيست...
من هم دست توده ام
تا آن هنگام كه طوطئه ميكند گسستن زنجير را
تا آن هنگام كه ميخندد
دلش غنج ميرود
وبه ريش جادوگر آب دهان پرت ميكند
اما برادري ندارم
هرگز برادري از آن دست نداشته ام كه بگويد:"آري"
ناكسي كه به طاعون آري بگويد
ونان آلوده اش را بپذيرد

ا.بامداد
دفاع از......به قيمت......
(وقتی اینو نوشتم دوم دبیرستان یا یه چیزی تو این مایه ها بودم)
پارسال پیرارسال بود که دوست مهتابو 2-3 تا علاف تو یه کوچه خلوت گیر آورده بودن و به زور کشیده بودن برده بودن و ......شده بود اونی که نباید میشد.مهدخت (خواهرش)میگفت مهتاب از اون به بعد همیشه یه چاقو ضامن دار تو جیبش داره.بحث این افتاد که حالا اگه زورت به طرف نرسه بدتر هم میشه یه چاقو هم دستش می افته.گفتم فکر نمیکنم دلشو داشته باشم چاقو رو بکنم تو شکم کسی.حالا کتک کاری یه چیزی...مهدخت گفت:وقتی ببنی دارن میبرنت میزنی..خوبم میزنی!چاره ای نداری.داری؟حرفی نزدم.وقتی از هم جدا شدیم یهوچیزی رسید به کله م که قبلش نرسیده بود:من چاقو کش نیستم!!.... آره به این فکر نکرده بودیم.دوباره از ذهنم گذشت:من چاقو کش نیستم.دلیلی نداره چاقوی ضامن دار داشته باشم تو جیبم حتی برای احتیاط.وقتی نمیخوام استفاده کنم......به مهدخت که گفتم گفت:ادا اصول روشنفکریتو بذار کنار خودتو بچسب.اگه یه همچین چیزی اتفاق بیفته می خوای چه غلطی بکنی؟حرفی نزدم.چیکار میخواستم بکنم؟چی کار باید میکردم؟جز این بود که باید تنها یه جای خلوت نمیرفتم؟جز این بود که باید تو تاریکی بیرون نمیرفتم؟جزاین بود که باید سوار هر ماشینی نمیشدم؟جز این بود که باید به همه قید و بندای موجود تن میدادم تا بتونم "امانت الهی"!! رو سالم دست صاحابش برسونم؟غصه م گرفت....مثل اون موقع که دقت كردم و ديدم وقتي راه ميرم از روي سايه ها پشت سرمو چك ميكنم مواظبم كه كي پشت سرمه....اون روز روز بدي بود روزي كه فهميدم چه فرق بزرگ انسان ساخته ايست بين دو كرموزوم نا قابل. فهميدم ناخواسته تا كجا فرو ميرويم و حواسمان نيست يا هست و به قولي چه غلطي ميشود كرد؟؟؟
.......................................................
امروز بعد يكي دو سال رسيدم به اينكه ميشه در هر شرايط كثافتي (مثل ايني كه ما توش هستيم)يه جورايي از خود دفاع كرد و در عين حال از اون معياراي اخلاقي و انساني كه مد نظر آدمه هم دور نشد.من و خيلي ازدوستام كلاساي ورزش رزمي و دفاع شخص ميريم.كاري به پوزخندي كه همين الان با خوندن اين رو لب بعضيا اومده ندارم:از هيچي كه بهتره.هم از چاقو كشيدن كه به نظر من در شان يه آدم نيست هم از قناعت كردن به يه"ايييششششششش.....بروگمشو عمله!!!" مخصوصا وقتي كار به جاهاي باريك ميكشه!!
خيلي دلم ميخواد نظر همه و به خصوص دخترا رو در اين مورد بدونم

از تئاتر مدتهاست بيخبرم.اولآ كه پا ندارم همشون عين خودم درگيرن ئ ثانيا اصلا نميرسم به مولا(به قول رامين)گفتم رامين ...هفته قبل يه تكوني به دوگوله ش داد گفت بريم تئاتر تنها گزينه ممكن "شما يه خانوم با مانتوي آبي نديدين؟" كار رحيم نوروزي بودكه بعدا مفصلا راجع بهش مينويسم.(چاخان كردم خيلي هم مفصل نيست). اگه عزم تئاتر دارين پيشنهاد ميكنم "خانم سرگرد باربارا" كار مهرداد راياني مخصوص رو از دست ندين كه تعريفشو شنيدم...بريدوجاي ما رو هم خالي كنين.(تالار قشقايي).عروسي خون "لوركا" و "دايره گچي قفقازي" هم رو صحنه ست كه كارگردان به نامي نداره.ديگه ميل ميل مباركه.....

خيلي ور زدم ...فعلا باباي
هر چی بش میگم تو آزادی دیگه......
مدتهاست وبلاگ میخونم.کم پیش اومده کامنت بذارم.تو وب قبلی هم کامنتی به اون صورت نداشتم.این دفه که آپ کنم از مهشید میخوام بخونه و نظر بده چون هم خیلی قبولش دارم هم از پیش کسوتای وبگردی منه .میخوام تو هر پست یه شعر و یه مطلب
در مورد زنان و دختران (هر چقدر هم کوتاه)پای ثابت باشه.چند تا از مطالب استخون دار قدیمیم رو هم میذارم.میخواستم تو اولین پست ها "ماهی سیاه کوچولو " رو کامل بذارم رو وبلاگ که هنوز وقت نشده.اون روزی هم کلی چیز تایپ کرده بودم که نی نی از سر کلاس میس کال زد که داره حضور غیاب میکنه مجبور شدم ببندم برم.تو قزوین که وقت نداریم عین سگ پاسوخته همش میدوییم.تهران هم که.......این هفته یه امتحان خفن دارم:((
برگشتم.....خودممممممممممممم
وب قبلي رو سوزوندم رفت.خسته شدم از يواشكي نوشتن با اسم جعلي مشخصات الكي...من اينم:هموني كه اينجا مينويسم بزار همه بفهمن من چي فكر ميكنم چي كار ميكنم كي ام چي ام مگه چي ميشه؟.....مهم نيست واسم كي چي فكر ميكنه كي بدش مياد...اينكه چند تا كامنت دارميا چقدر طرفدار دارم ياندارم ...خودم راحتم.همين كافيه مگه نه؟