تلخون
تو نخوابیده بودی,مرده بودی.میشنوی؟مرده بودی ......سال است که غمت را می پرورم
بیست و نهم اسفند ماه ۱۳۸۵
سال نو
سین هفتم سیب سرخی ست
حسرتا که مرا
نصیب از این سفره سنت
سروری نیست
شرابی مردافکن در جام هواست
شگفتا که مرا بدین مستی
شوری نیست
سبوی سبز پوش در قاب پنجره
ـ آه چنان دورم که گویی
جز نقش بی جانی نیست
و کلامی مهربان در نخستین دیدار بامدادی ـ
فغان که در پس پاسخ و لبخند
دل خندانی نیست
بهاری دیگر آمده است
آری
اما برای آن زمستان ها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست

احمد شاملو

میخواستم اینو فردا شب بنویسم که آخرین شب ساله ولی شاید فردا وقت نشه یا اینترنت دم دستم نباشه چون خونه نیستم.
امسال هم گذشت.پارسال هر کی ازم میپرسید میگفتم سال 84 بدترین سال زندگیم بود.امسال به همون اندازه مطمئن نیستم چون 85 هم همچین سال بهنری نبود.شدیم عین سال به سال دریغ از پارسال.از آرزوی سال خوش، سالی موفق تر و شاد تر ، همراه با سلامتی و پیروزی برای شما و خانواده و کوفت و زهرمار، از این دعا های مفت که هیچ کدوم برآورده نمیشه حالم به هم می خوره.امیدوارم امسال حداقل سال بدتری نباشه.فقط همین.
امیدوارم در کشورم- که همیشه با عشقی دردناک دوسش داشتم و گاهی حتی آرزو کرده م که کاش نمیداشتم- جنگ نشه تا مردم بدبخت تر و بیچاره تر از این نشن و تحریمای اقتصادی کهنه و تازه گلوی مردمو - اگه هنوز جایی داره - بیشتر از این فشار نده.
امیدوارم کنار برج و باروهای بساز بفروشای عزیزی که بلد نیستن اسمشونو امضا کنن چهار تا خونه ساده هم واسه بقیه آدما ساخته بشه.کارتن خوابای کمتری یخ بزن، زنای کمتری مجبور به تن فروشی بشن، به بچه های کمتری تجاوز بشه ، بچه های کار کمتری که موقع بازرسی مامورای شهرداری تو 8، 9 ساعت گرمای موتور خونه قایم شدن، بپزن و بمیرن.دخترای کمتری خونه شونو کارگاه کنن و امسال برای هر گونی45 کیلویی قند شکستن بیشتر از 800 تومن بگیرن.حقوق کارگرای کارخونه های الکی ور شکسته! زودتر از 6 ماه یه بار پرداخت بشه،کودک آزاری و خشونت خانگی و زن ستیزی به پایین تر از حد اشباع فعلی برسه. آدمای کمتری که حرفشونو میزنن و حقشونو میخوان با دست آدمایی که حرف نمیزنن و حق بقیه رو میخوان کتک بخورن و زندانی شن و آخرشم از این مملکت فرار کنن و برن
خدایا خداوندا خوندن همه این آرزوها سر جمع شاید 5 دقیقه وفت هرکدام از بندگانتو میگیره. نمیدونم عملی کردنش چقدر وقت تو رو میگیره؟ممکنه خواهش کنم در کنار کارای مهمی که برای ما انجام میدی، همون موقع که مراقب گناها و ثوابا و خیریت مبرات و دوزو کلکای ما هستی سر راهت یه چند تا از این آرزو های محالو ممکن کنی؟
امیدوارم خودمم بتونم خودمو از این مخمصه ای که واسه خودم درست کردم بکشم بیرون.خدایا به من توان بده که بتونم درست ببینم.نه چشمامو روی همه بدی ها ببندم و نه فقط به خوبی ها (اگه خوبی در کار باشه)باز نگه دارم. پروردگارا ، تویی که توی این دنیا فقط من میشناسمت چون خودم ساختمت نه کس دیگه ای برای من، به زخمهام اجازه خوب شدن بده.نذار که همیشه تازه باشن و آزارم بدن.نذار که کهنه و چرکی و مزمن بشن.نذار که همیشه با من بمونن.کاری کن که کسانی که از من رنجیدن منو ببخشن و بهم فرصت جبران بدن.کاری کن که اونقدر بزرگوار بشم که بتونم ببخشم.(جون هنوز نیستم و نمیتونم).خدایا اجازه نده اونقدر کینه تو دلم جمع بشه که جا برای چیز دیگه نمونه. خدایا به من قدرت بده تا قدم هامو محکم تر از قبل بردارم.راهی که جلوی پامه سرده.تاریکه و خلاصه خیلی نکبته.هیچ امیدی تهش نیست.هر قدر هم تند بدویی که به آخرش برسی باز ممکنه بگی : خوب که چی؟ کمکم کن که خسته و نا امید نشم. اگه تو این دنیا بدی سلطنت میکنه و همیشه پیروز و موفقه، اگه نا مردی جواب سختیای دور و بره ، اگه هر کسی محکم تر بکوبه وبیشتر خراب کنه راحت تر و آرومتره ،نخواه که من بد و نامرد و مخرب باشم.و آخر از همه تنهام نذار.نمیخوام این حس تلخ اینقدر نزدیک و همسایه باشه.من هنوز خوب بلد نیستم که دلمو خونه تکونی کنم.به من اجازه نده بزرگترین گناه دنیا رو مرتکب بشم و دل کسی رو بشکنم که آزاری به من نرسونده. میگن دعای بیگناه تا عرش میره.من تو این فقره بی گناهم.پس این دعای منه.خدایا هیچ وقت از چنین گناهی نگذر.نذار شک کنم که این دنیا اینقدر بی حساب کتابه که این کار بی جواب میمونه.....الهی توبرای من مقلب القلوب و محول والاحوال نیستی، پدر مقدس نیستی، تو هیچ کتابی اسمی از تو نیست.تو یک حسی و یک امید تلخ و دور پس کمکم کن
سال نو برای همه کسایی که امید دارن سال خوبی باشه مبارک

پ.ن: ببخشید که این پست انقدر طولانی بود.بیلان آخر سالو میدادم و طول کشیدوببخشید که چرت و پرت توش زیاد بود.حالم امشب خوب نیود