تلخون
تو نخوابیده بودی,مرده بودی.میشنوی؟مرده بودی ......سال است که غمت را می پرورم
بیست و هفتم خرداد ماه ۱۳۸۶
اون روز تو خرت و پرتام کتاب تاریخ سوم دبیرستانمو پیدا کردم که نمی دونم چرا نگهش داشته بودم.ورقش زدم تو صفحه های سفیدش طبق معمول اون روزا شعر بود.ته کتاب نوشته بودم :
نمی خواستم نام چنگیز را بدانم
نام شاهان را
محمد خواجه و تیمور لنگ را
نام خفت دهندگان را نمیخواستم بدانم
وخفت چشندگان را
میخواستم نام تو را بدانم
و تنها نامی را که میخواستم
ندانستم

اون روزا که برای این "تو" ی خیالی هیچ تصویر و تصوری نبود چقدر خوب بود...