تلخون
تو نخوابیده بودی,مرده بودی.میشنوی؟مرده بودی ......سال است که غمت را می پرورم
امروز صبح ساعت 10 پیکر احمد آشور پور از جلوی تالار وحدت تشییع میشود و خاکسپاری در لنگرود ، زادگاه خودش ،انجام میشه.این هم یک خاطره دیگه.آشورپور رو چند بار توی بازارچه های خیریه و به واسطه آشناهای سابقآ دوست دیده بودم.هرچند هیچ وقت صحبت خاصی باهاش نداشتم ولی چون آهنگای شمالی رو خیلی دوست دارم یه حس خوبی بهش داشتم.آهنگ "ساز و نقاره جمعه بازار"رو که محمد نوری خونده در اصل همون "جینگه جینگه ساز"هست که آشور پور به همون صورت محلی خونده و من مال نوری رو بیشتر دوست دارم.یه آهنگ "خروس خوان" هم داره که بابا خیلی دوسش داره و دوست داشتنشم این مدلیه که اینو که میشنوه میره تو دپ!دلیل اصلی نوشتنم آهنگ " نکن ناز"بود که باهاش خاطره دارم و دوسش دارم ، مخصوصآ پارسال، روزی که از کوه بر میگشتیم با یک عالمه آدم آشنا و غریبه،داشتم بعد یه مدت مدید یه نفسی میکشیدم و عمو کاظم اینو خوند ومن دوباره و دوباره ازش خواستم که بخونه و بخونه.یادش به خیر
اینم از نکن ناز و خاطره ش
...عاشق اون تیکه شم که میگه:تِرا می دل دُخانه،تی دوری دل نتانه،می چو ماند به دنبال

پی نوشت :ای آدم های نزدیک و دور وآشنا و غریبه و غیره،اگر میخواید به صورت مسلسل وار مارو با مردنتون مورد لطف و عنایت قرار بدین حرفی نیست،صاحب اختیارین ولی اَقَلِکندش! یه فرجه ای وسطش بدین خوب انصافتونو شکر