تلخون
تو نخوابیده بودی,مرده بودی.میشنوی؟مرده بودی ......سال است که غمت را می پرورم
برای بابا و این نصف روز تنهایی بابا و دختری و حرفهایی که بعد چند سال ، بالاخره ،خونه تکونیشون کردیم
آرزوی خوشحالی و سلامتی برای همه
بوی عیدی بوی توپ
بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو
بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم

پی نوشت: پست هل هلی قبل عید عین بقیه کارهام ، بعد از دید و بازدید اموات و قبل از رسیدن به زنده ها.سال نو مبارک
1 Comments:
Blogger نان و شراب گفته:...
با اين همه غم در خانه دل ... اندكي شادي بايد .


هر روزت نوروز باد .
لي لي